مکث کوتاهی کرد و ادمه داد - با من می مونی تا آخرش؟ می تونی تحملم کنی؟تحمل چرا؟ من او را با همه وجودم می خواستم. من در آن لحظه داشتم جان می دادم برای داشتن اش. مهربان اما جدی پرسید – می تونی یاسی؟مگر می شد اینگونه در چشمانم زل بزند و با این لحنی که وجودم را زیر رو می کرد چیزی بخواهد و من نه بیاورم؟ نمی دانم این مرد یکهو از کجا پیدایش شده بود اما ... انگار همه آموخته هایم را پر داده بود و من در مقابلش تبدیل شده بودم به آدمی که چیزی جز عشق بلد نبود. لبخند کم رنگی زدم و سرم را به علامت مثبت تکان دادم. لب پایینش را به دندان گرفت و مکید. نگاهش را پر نفوذ تر و جذاب تر از همیشه به نگاهم گره زد.چشمانش حال غریبی داشت. انگار که نقاب شیطنت روی غم زده باشند پرسید – حتی اگه من برات بهترین نباشم؟ حتی اگه روباهی باشم که برای شکار یه آهو دام پهن کرده؟
محصولات مرتبط
عبور از پاییز
500,000 تومان
رخساره
400,000 تومان
شاید وقتی دیگر
350,000 تومان
یک شب و دیگرهیچ
600,000 تومان
امپراطور
500,000 تومان
آبنبات چوبی
400,000 تومان
آجر کج
500,000 تومان
موهایم را بباف
600,000 تومان
لحظه های بارانی
510,000 تومان
سکوت سرد
620,000 تومانajorkaj.PDF
برای مطالعه بخشی از کتاب فایل بالا را دانلود کنید
دیدگاه خود را بنویسید