چه ساده شکستم(دو جلدی)

از {{model.count}}
1,350,000 تومان
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
کمی صبر کنید...

روی یکی از نیمکت های سالن شلوغ ترمینال ، جای خالی پیدا کردم. در حالی که  خسته و عرق ریزان روی آن می نشستم به ساعت بزرگی که از سقف ترمینال آویزان  بود نگاه کردم. هنوز یک ساعت تا حرکتم وقت باقی بود. به پشتی صندلی تکیه  دادم و به آدم هایی که با عجله می آمدند و می رفتند خیره شدم. عجله و هراس و  اشتیاق و گاهی ترسشان برایم جالب بود. حالا راحت می تونستم به دور و بر و  آدم های مقابلم خیره شوم ، بدون اینکه مجبور باشتم نگاه ملامتگر و سرزنش  بار کسی را تحمل کنم. کنارم زن و مرد جوانی ایستاده و مشغول صحبت با  همراهانشان بودند. اطرافشان پر از ساک و چمدان بود. با دیدن ساک های شیک و  تمیز آنها بی اختیار نگاهم به سمت وسایل اندکم کشیده شد. ساک امانتی شریفه  خانوم بود، به همراه کیسه ی سیاه رختخوابم با ساک کوچکتر دیگری که تعدادی  از کتاب هایم را در آن قرار داده بودم. دوباره توجهم به سوی زن و مرد جوان  جلب شد. مشغول خداحافظی بودند. مادر زن جوان گریه می کرد و مرتب از خدا  برایشان آرزوی خوشبختی می کرد. احتمالا مسافر ماه عسل بودند.


محصولات مرتبط

shekast.PDF
برای مطالعه بخشی از کتاب فایل بالا را دانلود کنید

نویسنده
آزیتا خیری
شابک
9786006893012
نوع جلد
نرم
قطع
نرم
نوبت چاپ
پنجم
تعداد صفحات
1266
وزن تقریبی
1300
سال انتشار
1392
تیراژ
500

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...