عبور از پاییز

از {{model.count}}
500,000 تومان
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
کمی صبر کنید...

چانه‌ام را با دستش گرفت و سرم را بلند کرد.– حواست هست چند وقته تو چشمام نگاه نکردی؟سرم را عقب کشیدم و برای فرار از سوالش گفتم: – نگران هاله نباش من مطمئنم اون خیلی خوشبخت میشهآهی کشید و سرش را پایین انداخت.– هاله! ... تو همیشه خوب بلدی بحث عوض کنیسکوت کردم. همانطور که تکیه اش را به مبل داده بود بدون اینکه نگاهم کند گفت: – پریچهر من خسته شدمبا نگرانی و لکنت پرسیدم: – از ... من؟حسام با تاسف سرش را تکان داد که دلیلش را نفهمیدم. – گاهی وقت ها فکر می‌کنم تو من رو اصلا نشناختی! ... از تو نه. از دروغ گفتن خسته شدم... از دروغ گفتن به تو... به خودمباز هم سکوت کردم. نه اینکه حرفی نداشته باشم جرئت باز کردن دهانم را  نداشتم. از عاقبت این بحث که نمی‌دانستم به کجا ختم خواهد شد وحشت داشتم.  می‌ترسیدم چیزی بگویم و کار را بدتر خراب کنم. حسام پرسید: – نمی خوای چیزی بگی؟- چی بگم؟به سمتم برگشت. – تو فکر می‌کنی ما اشتباه کردیم؟با ترس گفتم: – پشیمونی؟پشیمان بود!


محصولات مرتبط

obor.PDF
برای مطالعه بخشی از کتاب فایل بالا را دانلود کنید

نویسنده
شادی منعم
شابک
9786006893099
سال انتشار
1395
نوع جلد
نرم
تعداد صفحات
640
وزن تقریبی
700
تیراژ
500
قطع
رقعی
نوبت چاپ
سوم

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...