چند سطر زندگی...

از {{model.count}}
500,000 تومان
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
کمی صبر کنید...

تنها چیزی که برام مونده بود و حفظ کردم ، غرورم بود! انگشتر رو از دستم در  آوردم و جلوی اون روی میز گذاشتم و از اتاق رفتم بیرون. چهار روز بعد خبر  اومد نامزدی شراره است، فکر می کنی با کی؟ نامزد سابق بنده ! تمام این مدت  با هم رابطه داشتن و من خر نمی دونستم . مامانم که اول ادعا مقصر من بوده  ام  و لیاقت پسر به اون خوبی رو نداشته ام، حالا خودش بنده خدا اوضاع و  احوال روحیش افتضاحه...!


محصولات مرتبط

zendgiz (1).PDF
برای مطالعه بخشی از کتاب فایل بالا را دانلود کنید

نویسنده
لیلا عبدی
شابک
9786006893105
قطع
رقعی
نوع جلد
نرم
سال انتشار
1394
نوبت چاپ
دوم
تیراژ
500
تعداد صفحات
648
وزن تقریبی
700

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...