ارژنگ پشت یکی از کارگاهها روی زمین نشست، به درخت نارون بلندی تکیه داد و به فکر فرورفت. سعی داشت اطلاعات جدیدی را که به دست آورده بود یک بار دیگر در ذهنش مرور کند تا چیزی را فراموش نکند ولی بیاختیار فکرش متوجه نوشین میشد و نمیتوانست روی موضوعات دیگر تمرکز کند. یک لحظه چشمانش را بست و قیافهی ملوس و خواستنی او را در ذهن تجسم کرد، با چشمهای آبی درشتی که شوق زندگی در آنها میدرخشید. ارژنگ احساس بیچارگی میکرد. از خودش پرسید...
محصولات مرتبط
قمصور
1,500,000 تومان
حوالی هیچستان
546,000 تومان
هم نفس
500,000 تومان
مستانه
500,000 تومان
نیمکت شب
500,000 تومان
قلبم برای تو
500,000 تومان
رویای با تو بودن
400,000 تومان
عبور از پاییز
500,000 تومان
چند سطر زندگی...
500,000 تومان
بهار در حسرت
800,000 تومانmesldrya.PDF
برای مطالعه بخشی از کتاب فایل بالا را دانلود کنید
نویسنده
فرناز نخعی
شابک
9786009271764
قطع
رقعی
نوبت چاپ
سوم
تعداد صفحات
840
وزن تقریبی
900
سال انتشار
1391
تیراژ
500
نوع جلد
نرم
دیدگاه خود را بنویسید