فصل های بی قراری

از {{model.count}}
900,000 تومان
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
کمی صبر کنید...

ــ درسته، اینجا هیچ قانونی در مورد من صدق نمی‌کنه چون رئیسم، کاملا متوجه شدی؟بعد هم با همان لبخند مسخره‌اش رفت و سر میزی که چند مرد بودند کنار  محرابی نشست. نگاهی دلخور به مسئول غذا که بی‌توجه به قار و قور شکم من با  دستمالی میزش را مرتب و نظافت می‌کرد انداختم. انگار فقط منتظر تحویل غذای  رئیسش بود که کارش را تمام کند. دستم را روی شکمم گذاشتم تا صدایش را ساکت  کنم و به سمت بهادری نگاهی انداختم، حتی از این فاصله هم می‌توانستم لبخند  مسخره‌ی روی لبش را حین غذا خوردن ببینم و تشخیص بدهم. مردک انگار با من  پدرکشتگی داشت. شاید چهره‌ام شبیه آدمی بود که دلخوشی از او نداشت. شاید هم  می‌خواست گربه را دم حجله بکشد و ثابت کند رئیس سختگیریست تا کارمند گوش  به فرمانش باشم. هرچند که خودش خواسته بود من برای کار به کارخانه‌اش بیایم  و دلیلی برای این کارها نمی‌دیدم.


محصولات مرتبط

gharar.PDF

برای مطالعه بخشی از کتاب فایل بالا را دانلود کنید

نویسنده
آرزو فیلکویی
شابک
9786006893518
قطع
رقعی
نوع جلد
نرم
سال انتشار
1397
تعداد صفحات
800
وزن تقریبی
800
تیراژ
500
نوبت چاپ
دم

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...